فــــتــــنــــــه

همه چیز درباره فتنه

فتنه چیست؟

  • ۱۸:۳۵

"الفتنه اشد من القتل-فتنه از قتل سنگین تر است(سوره بقره آیه 191)" .فتنه واژه پرکاربردیست که در قرآن و متون و کتب دینی اشارات بسیاری به آن شده و سخنان زیادی درباره آن گفته شده.همچنین در زمان فتنه گری به مبارزه با فتنه گران امر،از بی بصیرتی و جاهلی نهی و از خود آن با عنوان آزمایشی بزرگ یاد شده.شناخت فتنه نیازی است برای هر مومن تا مبادا به راه نادرست رانده شود.قرآن کریم که بالاترین کتب و متن ها است،بی شک بدون دلیل از این وازه و مفهوم های متعدد و مفهوم اصلی آن بی دلیل یاد نکرده.امام علی علیه السلام(ع) نیز بارها در نهج البلاغه به آن اشاره کرده و میتوان گفت بخش عظیمی از خطبه های ایشان درخصوص فتنه گران و تفرقه انگیزان و کفار اینچنینی است؛طوری که امیرالمومنین(ع) به صورت تخصصی به دلایل و ریشه این کار نیز پرداخته.حال با این همه اهمیت،اصل فتنه چیست؟


فتنه به معنای آشوبی از سوی کفار است که موجب بوجود آمدن  فضای غبار آلودی است که در آن حق از باطل تمییز داده نشده،در واقع با ربط دادن بخشی از بطل به حق این عمل اتفاق افتاده و موجب خشونت و سختی و جنگ میشود.در متون و منابع به معنای امتحان و آزمایشی که باطن آدمی و روح انسان به درون آن راه پیدا کند و در ان مردمان بر آن ظلم کنند نیز معنا شده.اینها معنای اصلی و عامه فتنه هستند که هرابطه مستقیمی با معنای لقوی دارند.از آن نیز به عنوان امتحان،آزمایش،گرفتاری،آشوب،اختلاف انداختن ببن مردم و تفرقه(دینی) در نظر و رای مردم یادشده.

فتنه در لغت

فتنه در لغت به معنای گداختن و در آتش انداختن سیم و زر جهت امتحان است و ریشه آن-فتن-به همین معنا میباشد.همچنین به معنای عذاب،گناه،شرک،کفر،عبرت و وابستگی آورده شده است.

فتنه در قرآن

فتنه در قرآن با بیست معنی،حدود شصت بار تکرار شده و بیشتر آنها،در حدود یک چهارم آنان معانی آشوب،کفر،شرک،تفرقه، گناه و این چنین می دهد و آن را بر دو قسم میکند:امتحان الهی،آشوب کفار و تفرقه افکنی آنان و ضررشان.برای مثال خداوند می فرماید:" وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَو- شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى شوید(انبیا 35)".یا در آیه سوره مبارکه مدثر آیه 31 می فرماید:"وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النّارِ إِلّا مَلائِکَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلّا فِتْنَةً-مأموران دوزخ را جز فرشتگان قرار ندادیم و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم."یا از معنی دوم:" سَتَجِدُونَ آخَرینَ یریدُونَ أَنْ یأْمَنُوکُمْ وَ یأْمَنُوا قَوْمَهُمْ کُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْکِسُوا فیها-چیزی نخواهد گذشت که به مردمی دیگر برمی ‌خورید که می ‌خواهند هم شما را از شر خود ایمن سازند و هم قوم خود را و هر گاه به سوی فتنه شرک دعوت می‌ شوند، اجابت می ‌کنند(نساء-91)" و "وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةَ-اگر مصیبتی به آنها برسد دگرگون می‌شوند و به کفر رو می‌ آورند و به این ترتیب هم دنیا را از دست داده‌ اند و هم آخرت را(حج-11)".در آیاتی نیز به معنای دیگری مانند وابسته و فرزندان آمده. 

فتنه در نهج البلاغه

حضرت علی(ع) در بسیاری از خطبه ها درخصوص مفهوم فتنه ها و همانند آن سخن گفتنه و در بخش هایی هم از خود آن.ایشان به خوبی فتنه را مانند پاره های تاریک شب دانسته(خطبه 102) و ریشه های آن را هم بررسی کرده: إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى-منشأ فتنه و فسادها (در میان مردم) پیروى از خواهشهاى نفس است، و احکامى که بر خلاف شرع صادر گردد، کتاب خدا (قرآن کریم) با آن خواهشها و حکمها مخالف است، و (همچنین از اسباب فتنه و فساد آنست که) گروهى از مردم دیگران را بر خواهشها و حکمهاى بر خلاف دین یارى و پیروى میکنند (چون حقّ و باطل را در هم مى‏ نمایند فتنه و فساد ظاهر میشود)؛ پس اگر باطل با حقّ در هم نمى ‏شد راه حقّ بر خواهان آن پوشیده نمى ‏گردید، و اگر حقّ در میان باطل پنهان نمى ‏بود دشمنان (هرگز) نمى‏توانستند از آن بد گوئى کنند، ولیکن چون قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل فرا گرفته و درهم مى‏ گردد پس آنگاه شیطان بر دوستان خود تسلّط پیدا میکند (براى اضلال و گمراهى فرصت بدست آورده، و باطل را در نظر خواهان حقّ جلوه مى‏دهد و راه بد گوئى را براى دشمنان دین باز مى‏ نماید) و کسانیکه لطف خدا شامل حالشان گردیده است (از اضلال و گمراهى شیطان) نجات مى یابند.

فتنه در کلام امام خامنه ای

ایشان بسیار به فتنه پرداخته و از دلایل شکست کفار در 188 وجود مبارک ایشان بود.ایشان فتنه را تعریف کرده و راه حل های ان را نیز بیان نموده: فضای غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند(1388.10.29)- فتنهی سال گذشته جلوهای از توطئهی دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنی کسانی شعارهای حق را با محتوای صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند برای فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است.(1389.10.8)- در دنیائی که اساس کار دشمنان حقیقت بر فتنهسازی است، اساس کار طرفداران حقیقت بایست بر این باشد که بصیرت را، راهنمائی را، هرچه میتوانند، برجستهتر کنند و این شاخصها را، این مایزها را، این معالمالطریق را بیشتر، واضحتر، روشنتر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، که مردم بفهمند، تشخیص بدهند و گمراه نشوند(88.9.22).

فتنه های معاصر

فتنه های قبل از انقلاب:

فتنه باب(علیه العنت):سید علی محمد باب،در شیراز به دنیا آمد.پدر و مادر خود را در همان کودکی از دست داد و پیش دائی اش بزرگ شد.وی با خانواده های یهودی رابطه های بسیاری داشت و چندی به شاگردی مکتب ضاله شیخیه درآمد.او که میدانست بزرگ شیخیه قبل از مرگ خود به شاگردانش درخصوص پیداکردن امام زمان امر کرده بود،سعی درجای زدن خود به جای شخصیت امام زمان(عج) داشت.وی با چندتن از بزرگ شیعه دیداری آورد و آنها را قانع کرد که خودش امام زمان است و آنها نیز اعتقاد پیدا کردند.باب توسط 18 تن از یاران ابتدائی خود از شیخیه(که به 18 حروف حی معروفند) کم کم آداب خود را گسترش داد.او طرفداران بسیاری پیدا کرد.بدیهی است کمه از اسلام خارج شد و دین بابی گری را بنیان نهاد.پس از این اتفاقات،روحانیون دربار محمد شاه احساس خطر کردند و چند تن از انان را دستگیر نموده.درزمان امبیر کبیر نیز با توجه به بصیرت و دانش بالای این شخصیت بزرگ،باب و یاران اصلی اش به ماکو تبعید شده و سپس در تبریز اعدام شدند و بقیه افراد نیز دوباره به شیعه گرویدند.خطر بابی گری بسیار بالا بود،بابیان با یهودیان ضاله ارتباط بالایی داشتند و خود از آنها تامین میشدند.مدارکی موجود است که انگلیس حمایات فراوانی از آنان کرده.این دوره نیز با توجه به علم بالای امیرکبیر و تدابیر وی گذر شد ولی این پایان این فرق کفرگرا نیود

فتنه بهاءالله(لعنت الله علیه):باب لعنت الله که شاگردش،یحیی نوری را بعنوان جانشینش برگزیده بود در تبریز تیرباران شد.هنوز هم بابیان و بهاییان از تبیریزیان و ترک ها کینه بسیاری به دل دارند.در همان حین،میان دو شاگرد،میرزا یحیی و برادرش حسینعلی نوری اختلافات مبنی بر جانشین واقعی به وجود آمدبا آن وجود آنها در شرف تبلیغ سنت های مربوط به باب نیز بودند. اما زمانی که خطر آنها احساس شد،یحیی (ملقب به صبح ازل) و حسینعلی و یارانش را به بغداد،سپس به استامبول و در ایستگاه آخر به عکا در فلسطین فرستادند.مدتی نگذشت که صبح ازل مرد و حسینعلی نوری معروف به بهاءالله مسرور از خوشحالی دین و آیین ضاله جدید خود را با نام ((بهائیت)) بنیان گذاشت و خود را امام دین نامید.باب زمانی وعده کسی را می داد که به ((من یظهره الله)) معروف بود.حسینعلی خود را همان موعود جا زد و طی سالهای 1285 الی 1309 به تبلیغ آئین این فرقه پرداخت.او در حیفا به درک واصل و در همانجا دفن شد.قطعا که خطر بهائیت از شیخیه و بابی گری بیشتر بود و قبل از انقلاب آنها مالک بخش عظیمی از ایران بودند و نفوذی های بسیاری در دربار داشتند،اما پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی کبیر،از ایران رانده شدند و برخی نیز به هلاکت رسیدند.امروزه با توجه به اخلاقیات جاه طلبانه و افکار پلیدشان از حقوق بسیاری در ایران منع هستند تا شاید روزی از این میهن اسلامی تماما فرار کنند.با این مرکز بهائیت در حیفا است،اما خطر فتنه آنان هنوز هم میثتواند بالا باشد،با این نظر که انان نفوذی هایی در جمهوری اسلامی دارند.

فتنه های بعداز انقلاب:

دهه 50 و 60:در سالهای آخر دهه 1350 بنی صدر خیانتکار در 14 اسفند 1359 عده ای را جمع کرد که دست به شورش بردند و خرابکاری های بسیاری پدید آوردند.در سالهای ابتدائی  دهه 1360 هم جریانهای منافق و کفار،در پی ایجاد فتنه های بسیاری بودند و نه تنها شورش بلکه ترور های موفق و ناموفق بسیاری به انجام رساندند.جمیع شهیدانی که به دست آنها به فیض شهادت نائل شدند طبق آمارهای سازمان ملل 17000 نفر میشوند.البته قطعا رقم بیشتری با واقعیت تطابق دارد.از جمله شهیدان مشهور میتوان  شهید دکتر آیت الله بهشتی،شهید رجائی،شهید باهنر،شهید آیت،شهید دیالمه را نام برد و از افرادی که ترور ناموفق روی آنها اجرا شد به امام خامنه ای و هاشمی رفسنجانی نام برد رجوع کرد.همچنین سازمان منافقین آشوب های زنجیره ای را در میانه های دهه 1360 پدید آردند.

دهه 70:معروف ترین فتنه دهه 1370،فتنه 1378 و ماجرای شورش دانشجویان درمورد تعطیلی روزنامه اصلاح طلب سلام به دلیل انتشار نامه محرمانه سعید امامی به موسوی خوئینی بود.دانشجویان بسیاری به مردم حمله بردند،چادرها را برداشتند،اموال عمومی را تخریب کردند و موتور ها و خودرو ها را آتش زدند و از همه نابخشودنی تر،قصد راهپیمایی در بیت امام خامنه ای را داشتند که به ورود سپاه و نیروی انتظامی انجامید.این اتفاقات نیز در طی 18 تیر تا 23 همان ماع ادامه یافت و با تدابیر رهبری باطل شد.

دهه80:معروف ترین فتنه ها و شورش های بعد انقلاب مربوط به اغتشاشات و شورش های هوادران سیدحسین موسوی،نامزد انتخابات در سال 1388 است.اعتراضات این گروه موسوم به جنبش سبز تا جائی پیش رفت که عکس امام خمینی و امام خامنه ای را پاره کرده و به انها توهین کردند و در روز عاشورا خندیدند و رقصیدند و پرچم های اربابمان امام حسین(ع) را آتش زدند که مرگ خود را در روز 9 دی 1388 دیدند که مردم درآن به تظاهرات علیه این گروه کافر پرداختند.9 دی یوم الله از روزهایی بود که دست خدا را به وضوح در عمل و کار میتوان حس کرد. 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب